شرکت گاز استان مرکزی|نمایش جزییات خبر

چهل روز گذشت... در غروب عطش آلود، وقتی برق شقاوت خنجری آبگون بر حنجره آخرین شهید نشست، وقتی صدای شکستن استخوان در گوش سم های تازه عوض شده پیچید، و آن گاه که خیمه ها در رقص شعله ها گم شدند، جلادان همه چیز را تمام شده انگاشتند.

چهل روز گذشت... در غروب عطش آلود، وقتی برق شقاوت خنجری آبگون بر حنجره آخرین شهید نشست، وقتی صدای شکستن استخوان در گوش سم های تازه عوض شده پیچید، و آن گاه که خیمه ها در رقص شعله ها گم شدند، جلادان همه
دشمن به جشن و سرور ایستاد و نوازندگان، دست افشان و پایکوبان، در کوچه های آراسته، به انتظار کاروانی نشستند که با هفتاد ودو داغ، با هفتاد و دو پرچم، با شکسته ترین دل و تاول زده ترین پا، به ضیافت تمسخر و طعنه و خاکستر و خنده می آمد. ولی، چهل روز گذشت. حقیقت، عریان تر و زلال تر از همیشه، از افق خون سر برآورد. کربلا به بلوغ خویش رسید و جوشش خون شهیدان، خاشاک ستم را به بازی گرفت. خونی که آن روز در غریبانه ترین غروب، در گمنام ترین زمین و در عطشناک ترین لحظه برخاک چکه کرد، در آوندهای زمین جاری شد و رگ های خاک را به جنبش و جوشش و رویش خواند. چهل روز است که یزیدیان، جز رسوایی ندیده اند و جز پتک استخوان کوب، فریادی نشنیده اند.
سلام بر ستاره‏های سوخته بر اندام دشت!
سلام بر بدن‏های چاک چاک!
سلام بر خورشیدهای بر نیزه!
سلام بر مظلومیت بر خاک مانده.
سلام بر اربعین!
سلام بر لحظه‏های غریب وصال!
سلام بر لحظه‏ای که تو را از عطر خوش بهشتی‏ات باز شناختم!
سلام بر پیراهنی که بوی غربت مادر را می‏دهد!
سلام بر اجساد مطهری که غریب، بر خاک رها شدند!
سلام بر حنجره خشک و تشنه علی اصغر!
سلام بر خیمه‏های سوخته، بر بدن‏های جدا شده از سر، معصومیت خاکستر شده،
 سلام بر تو برادر!
چهل وادی دویدم منازل صبر را.
چهل وادی کشیدم بر دوش خود رنج را.
چهل وادی فرو خوردم بغض را.
چهل وادی ویران شدم در خویشتن؛
خراب گشتم برادر،در خرابه‏های شام.
فرو ریختم برادر، در گریه‏های شبانه سه ساله.
زینت پدر را زیر خنده‏های خویش به تاراج بردند.
حرمت فرزندانت را نادیده گرفتند.
چهل وادی صبر کردم، برادر! صبر کردم؛ صبری جمیل برادر
پروانه‏سان سوختم بر گرد خیمه سجاد.
شعله‏ها را درآویختم تا جگرگوشه‏ات را از هیمه آتش بیرون کشیدم.
ذره ذره آب شدم تا کودک هراسانت را از تاریکی‏ها بیرون کشیدم.
هزاران بار مرگ چشیدم تا ضجه‏های داغ‏دیده طفلان را آرام کردم.
هزاران بار بغض فرو خوردم تا از پس دروازه‏های نامردی گذشتم.
ایستادم، برادر؛ همان‏گونه که سزاوار خواهر چون تویی است.
ایستادم؛ سربلند، در اوج شکستگی.
ایستادم و یک به یک پرده‏های نیرنگشان را چون تار عنکبوتی سست، پاره کردم.
ایستادم و مصیبت حنجره‏های خشک را به گوش‏های غفلت‏زده رساندم. ایستادم و چشم‏های کور را به سوختگی خیام، باز کردم.
ایستادم و انگشت‏های ظلم را در جام‏های به خون آلوده شکستم.
چه کسی می‏توانست بعد از این همه رسوایی، صدای حقیقت را بر خاک ترک‏خورده کربلا نشنود؟!
چه کسی می‏توانست بعد از این رسوایی تظلم را نبیند؟! چه کسی می‏توانست بعد از این، مظلومیت تو را انکار کند؟! من آمدم برادر؛ با یک دنیا حرف‏های ناگفته، با کمری شکسته و گیسوانی به سپیدی نشسته.
من آمدم؛ با دلی داغ‏دیده و اندوهی فراوان و با قلبی سوخته.
حالا منم و تو و رنج چهل روز اسارت که بیش از چهل سال، مرا در هم شکست.
آرام بخواب، برادر! در آرامشی ابدی که خون سرخ تو و یارانت، تا قیامت بر صحنه تاریخ نقش بسته است.
در فرهنگ شیعه اربعین به چهلمین روز شهادت امام حسین علیه السلام گفته می‌شود که مصادف با بیستم ماه صفر است.
مصادف با اربعین حضرت سید الشهداء علیه السلام  و اصحاب و اولاد آن بزرگوار جابربن عبدالله انصاری صحابی رسول خدا (ص) از مدینه‌ی منوره برای زیارت قبر مطهر آن حضرت به کربلا آمد و طبق بعضی روایات در حالی که جابر بعد از غسل زیارت در آب فرات و با حالت حزن و اندوه عازم زیارت قبور شهداء بود صدای کاروانی شنید و بعد از آنکه تفحص کردند متوجه شدند که خاندان رسالت و اهل بیت رسول الله نیز وارد کربلا شده‌اند.
بنابراین در بیستم صفر سال 61هجری یعنی روز اربعین اولین زائران آن حضرت خود را به کربلا رساندند.
در نهضت پرشور حسینی، عوامل بسیاری راه را برای عالم‌گیر شدن این نهضت هموار کردند، کاروان اسراء، خطبه‌های حضرت زینب و امام سجاد (ع)در کاخهای ظلم کوفه و شام و در مسجد اموی، و به دنبال آن قیام توابین و بیداری مردم بعد از غفلت از یاری امام حسین (ع) و حوادث متعدّد دیگر که هر یک به نوبه‌ی خود در معرفی و بیان حقیقت عاشورا، امت اسلامی را مخاطب خود قرار دادند، یکی از همین عوامل که در شناساندن قیام عاشورا نقش به سزائی داشت و شاید جزو اولین طلیعه‌های فروغ این خورشید درخشنده بود، اربعین و اربعین‌های بعد از عاشورا است،در هر اربعین یادواره‌ای با شکوه بر مزار شهیدان کربلاء برگزار می‌شود، و مردم از این رهگذر یک بار دیگر نهضت امام خود را مرور می‌کنند، و با اهداف آن آشنا می‌شوند و به عظمت و شکوه آن پی می‌‌برند، در مقابل آن خود را مسئول می‌دیدند.
اربعین تنها یک روز از روزهای سال نیست، بلکه آیینه‌ای است در برابر چشمان میلیونها انسان معتقد که در آن تصویری از نهضت و قیام خونین محّرم نقش می‌بندد.
اللهمَّ ارزقنی شَفاعَةَ الْحُسَیْنِ یو م الورود انشاالله.
فرارسیدن سالروز اربعین حضرت سید الشهداء حضرت امام حسین علیه السلام و هفتاد و دو تن از یاران و اصحاب آن بزرگوار را بر تمامی انسانهای آزاده و مخصوصاً شیعیان و پیروان آن حضرت تسلیت عرض می نماییم .

یکشنبه ۱ دی ۱۳۹۲
نام را وارد کنید
تعداد کاراکتر باقیمانده: 500
نظر خود را وارد کنید